زبیر بن اروح
زبیر بن اروح که در برخی از منابع از نام
پدر او به نام "اروج" نیز یاد شده است.
از موالیان دولت اموی به شمار میرفت.
نقل شده پس از
شهادت مسلم بن عقیل و
هانی بن عروه،
عبیدالله سرهای این شهدا را به همراه هانی بن ابیحیه و ادعی و زبیر بن اروح نزد
یزید در
شام فرستاد.
عبیدالله نامهای نیز خطاب به یزید نوشت و آن را با آنها همراه نمود تا به دست خلیفه برسانند؛ در این نامه ابنزیاد پس از نوشتن چگونگی
اسارت و شهادت مسلم و هانی، نوشت: «من سرهای آن دو را به همراه هانی بن ابیحیه و ادعی و زبیر بن اروح تمیمی برای تو فرستادم. این دو نفر، هر دو از فرمانبران و پیروان ما و خیرخواهان
بنیامیه هستند، پس امیرالمؤمنین هر پرسشی که از جریان کار هانی و مسلم دارند از این دو نفر بپرسند، چرا که اطلاع کافی همراه با
صداقت و
پارسائی در این دو گرد آمده است و السلام.»
یزید نیز فرستادگان ابنزیاد را مورد تقدیر قرارداد و خطاب به عبیدالله بن زیاد نوشت: «.... من این دو فرستادهات را پیش خواندم و از آن دو در پنهانی و غیر پنهانی جویای امور شدم و از اوضاع
[
کوفه
]
پرسیدم؛ دیدم در اندیشه و
فضیلت همچنان بودند که تو نوشته بودی، پس در باره ایشان نیکی کن....»
زبیر پس از به حکومت رسیدن
عبدالملک بن مروان به او پیوست و در کنار
حجاج بن یوسف ثقفی –استاندار عبدالملک در
عراق- در استحکام بخشیدن پایههای حکومت اموی تلاش کرد. در برخی از منابع نقل شده است که در پی قیام
صالح بن مسرح خارجی در عراق، (این قیام در سال ۷۱ هجری به وقوع پیوست.) حجاج او را فرمانده جناح چپ لشکر خود قرار داد و او را برای درهم کوبیدن قیام صالح، به سوی اردوگاه او گسیل داشت.
ابنعساکر در کتابش از زبیر بن اروح تمیمی به عنوان یکی از
تابعین یاد کرده است.